جمهوری اسلامی همواره مایل است که ایرانیان غمگین و عزادار باشند. بر طبق آمارهای منتشر شده گفته میشود که در ایران از هر سه نفر، یک نفر درگیر افسردگی است و با توجه به رویه ی اعمال سیاست های رسانه ای که تحت نظر حکومت تولید می شود جز این نیز انتظاری نمی توان داشت.
براساس تحقیقات به عمل آمده در این زمینه، استانهای مرکزی ایران به دلیل برخورداری از امکانات رفاهی از میزان شادی بالاتری نسبت به استانهای مرزنشین برخوردارند و به طور متوسط استانهای تهران، کهگیلویه و بویراحمد و اصفهان به ترتیب رتبههای اول تا سوم در شادی را به خود اختصاص دادهاند و پایینترین میزان شادی نیز به ترتیب در استانهای سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و کرمانشاه بدست آمده است.این نتایج نشان میدهد که استانهای ذکر شده به دلیل تفاوتهای بارز در متغیرهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارای شکاف و فاصله زیادی با یکدیگر هستند و همین ناکارایی و عدم برخورداری از امکانات رفاهی و معیشتی باعث شده که برخی استانهای مرزنشین دارای پایینترین میزان شادی در کشور باشند.
البته عوامل دیگری همچون فشارهای اقتصادی که تبعاتی چون فقر و تنگدستی در سطح جامعه داشته هم از علل این میزان غمگین بودن و ناامیدی و افسردگی در بین مردم به شمار می رود.
شادی در کشور ایران از جمله موارد فراموش شده است و از این نکته که وجود شادی و به عبارتی افزایش این شاخص، در ایران باعث بهبود بسیاری از عوامل من جمله، وضعیت اقتصادی کشور میشود، غفلت شده است. همچنین حجم نقدینگی و رشد تورم در نتیجه اتخاذ سیاستهای پولی نامناسب از دیگر عواملی است که می توان به نقش آنها در میزان شادی در جامعه پرداخت.
دولت ابراهیم رئیسی با همه خدم و حشم مطلق حاکمیتی و بیا و بروها و وعده و وعیدهای ریز و درشت مدیریتی، زیر بار اداره کشور کمر خم کرده و نهتنها توان بهبود بسیاری از شاخصهای فلاکتبار را ندارد، بلکه در همین یکسال اخیر ضرایب آنها را هم افزایش داده است. از ضریب شاخص فلاکت گرفته تا تورم و نقدینگی و فقر و گرانی، همگی در این دولت پرمدعای انقلابی و حامی طبقه فرودست چنان افزایش یافته که به جمعیت طبقه فرودست اقتصادی در همین یک سال اخیر هم افزوده شده است.
اینها تنها بخشی از واقعیتهای تلخ جامعه ایران است و مقامهای حاکمیتی و دولتی تلاش میکنند آن را پنهان کرده یا کماهمیت جلوه دهند که در آینده همه آنها را رفع و رجوع خواهند کرد.
سیاست پولی و سرمایه اجتماعی تأثیر مثبت بر مؤلفههای اقتصاد شادی دارد همچنین ارکان تشکیل دهنده این متغیرها در ایران ارتباط معناداری باهم دارند به صورتی که در بلندمدت بر همدیگر تأثیرگذار هستند.
عموما دولت ها در جامعه ی بشری برای رفع نیازهای مردم اعم از مکانهای تفریحی و گردشگری تمهیداتی آماده می کند تا مراتب آسایش و راحتی برای جامعه فراهم شود و این همان خدمات هدفمند در راستای نظم و برنامه ریزی است اما در کشور ما نه تنها تدارکی برای راحتی و آسایش آنها فراهم نشده بارها شاهد آن بوده ایم که به بهانه های مختلف مکانهای تفریحی را مسدود می کنند تا مانع شادی و اجتماع مردم شوند.